جستجو در تالار
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خوشحالی'.
5 نتیجه پیدا شد
-
دروود دوستان عزیز دراین قسمت 3 تا از آرزو های لحظه ای رو قرارمیدیم. منظور از آرزو های لحظه ای کارایی که میتونه توی لحظه خوشحالتون کنه (یه آهنگ خوب، خواب، دیدار یار، زدن یکی که ازش متنفرین و ...) این آرزو ها محدود به زمان هستن و سعی کنید بیشتر از سه روز نباشه ( یه روز زندگی در جزیره دور افتاده با کسی که عاشقشم، نوازش کردن کوسه سفید و ... ) شرایط منظم کننده تاپیک : تلاش کنید فیلتر نشیم طبق قالب بنوسید 3 آرزو باشه نه بیشتر نه کمتر سعی کنید ساده بنوسید آرزو های کلی هم ننوسید (پول دار بشم، قد بلند بشم و ...) سعی کنید با احساس قشنگ بنوسید و با خشم و نفرت نباشه ... موفق باشید ... خوشحال میشم آرزو هاتون رو بنوسید ...
-
پژوهشگران علوم پزشکی می گویند نتایج تحقیقات جدید حاکی از آن است که شاد بودن ، خوش بینی و مثبت نگری طول عمر را افزایش می دهد و در واقع باید گفت افراد شاد بیشتر عمر می کنند . به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، پژوهشگران تاکید کردند هرچه رضایت خاطر و خوشنودی بیشتر باشد ، خطر مرگ زودرس کمتر است. «اندرو استپتو» و «جین واردل» دو محقق از دانشگاه لندن در یک مطالعه پیریشناسی مردم انگلیس و طی یک نظرسنجی از ۴ هزار بزرگسال بین سنین ۵۲ تا ۷۹ ساله دریافتند که هرچه انسان شادتر باشد طول عمرش افزایش مییابد. آنان دریافتند افرادی که رضایت خاطر داشتند ۳۵ درصد کمتر از دیگران در خطر مرگ زودرس قرار گرفتند. دانشمندان دانشگاه کالج لندن گفتند یافته های آنان نشان می دهد که ‘حال خوب و مثبت داشتن’ به عنوان درمانی برای استرس و بیماری است . محققان پس از در نظر گرفتن فاکتورهایی مانند سن، جنس، افسردگی، بیماری های خاص و رفتارهای مرتبط با سلامت دریافتند آنهایی که بیشترین حالت شادی را گزارش کرده بودند، ۳۵ درصد کمتر از آنهایی که کمترین شادی را گزارش کرده بودند، در خطر مرگ قرار داشتند. در این تحقیق که نتایج آن در نشریه مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم آمریکا منتشر شده ، محققان میزان شادی، هیجان، نگرانی، اضطراب و ترس این افراد را در ۴ دوره زمانی در طول روز مورد بررسی قرار دادند. آنها شادی و هیجان را نمره مثبت و روحیه خوب نامیدند و نگرانی، اظطراب، ترس را نمره منفی و حالت بدخلقی نام نهادند. آنها این افراد را به ۳ گروه روحیه عادی، متوسط و ضعیف دستهبندی کردند و این گروهها را پس از گذشت ۵ سال بار دیگر مورد مطالعه قرار دادند. ۶. ۴ درصد از گروهی که روحیه متوسط داشتند، ۶. ۳ درصد از افرادی که روحیه عالی داشتند و ۳. ۷ درصد از افرادی که روحیه ضعیف داشتند در این مدت ۵ ساله جان خود را از دست داده بودند. در این مطالعه شاخصهای اقتصادی، سلامت اولیه، اجتماعی، افسردگی و بهداشت مدنظر قرار داشت. نویسندگان این مطالعه دریافتند که افرادی که روحیه عالی و شاد دارند کمتر از ۲ گروه دیگر بیمار میشوند. گرچه شاد بودن به مقدار زیادی به رضایت فرد از وضعیت موجود مرتبط است ولی انسانها خود می توانند با تمرین و دقت زندگی خود را شادتر کنند . برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کرد و باید دنیا را به همین صورتی که هست بپذیریم، پیش از این تحقیقات پژوهشگران دانشگاه «ییل» و «میامی» در «اوهایو»گویای این مطلب بود که خوشبینی، در نهایت زندگی طولانیمدتی را برای شما به ارمغان میآورد، هرچند آن را تضمین نمیکند. همچنین شواهد بسیار زیادی وجود دارد که انسانهای خوشبین، خیلی کمتر از افراد تنها، بدبین و ناراضی از زندگی، در معرض ابتلا به بیماریهای مختلف و در نهایت مرگ قرار میگیرند. تحقیقات نشان داده افراد بالای ۵۰سالی که به افزایش سن خود با یک دید مثبت و به عنوان یک تجربه شیرین نگاه میکنند به طور متوسط تقریبا ۵/۷سال بیشتر از دیگران، زندگی میکنند. البته محققان عوامل مختلفی از قبیل نژاد، جنسیت، میزان سلامتی، طرز تفکر و تنهایی را نیز در نظر گرفتند.
-
همهٔ ما میخواهیم از زندگی بهترین استفاده را ببریم و بهترین نتیجه را بگیریم، اما گاهی اوقات عادتهای بدی هستند که ما را از داشتن زندگیای شاد و عالی باز میدارند. اگر فکر میکنید آنقدر که میخواهید نمیتوانید شاد باشید، نگاهی به 9 عادت زیر بیندازید، شاید وقت آن رسیده که اگر به هرکدام از این موارد عادت دارید، آن را کنار بگذارید. برای داشتن زندگیای شاد چیزهای زیادی لازم نیست، تمامش درون خودتان است، در نحوهٔ فکر کردنتان. مارکوس اورلیوس ۱- توجه زیاد به شبکههای اجتماعی این کاری است که اغلب ما این روزها انجام میدهیم؛ تا صبح میشود و هنوز چشمهایمان باز نشده گوشی را برمیداریم و شروع به چک کردن برنامههای مختلف میکنیم. دوباره ۵ دقیقه بعد که منتظر دم کشیدن چایی هستیم هم همین کارو میکنیم. شما از اینکه دوستتان پست جدید گذاشته هیجان زده هستید، از پیامی که یک نفر فرستاده یا حتی بازخوردی که روی پست خودتان گرفتهاید. این الگوی چک کردن بطور مداوم در تمام روز ادامه پیدا میکند، تا آنجا که اگر دقت کنید میبینید که وقت خیلی زیادی را صرف گشت وگذار در اینترنت، چک کردن، لایک کردن، کامنت گذاشتن و غیره کردهاید. شبکههای اجتماعی خیلی راحت میتوانند افسار زندگی شما را به دست خودشان بگیرند. چراکه به عنوان مثال حواس شما را هنگام کار کردن پرت میکنند، ممکن است چیز ناخوشایندی ببینید وحالتان گرفته شود و همینطور تمرکزتان را هم میگیرند. اگر میخواهید از زندگیتان لذت ببرید، یا باید بتوانید مدت زمان بودن در شبکههای اجتماعی را محدود کنید و یا کلا پروفایلهایتان را ببندید. ۲- ترس از اینکه اوضاع ممکن است بد پیش برود ترس از اینکه اوضاع بد پیش برود میتواند در شما باعث اضطراب و در نهایت حملات عصبی شود. مسئله این است که شما اشتباهاتی خواهید کرد و این طبیعی است، چراکه همه اشتباه میکنند. اما همین اشتباهات به ما کمک میکنند که یادبگیریم و رشد کنیم و در نهایت به موفقیت برسیم. پس انقدر به خودتان نگرانی راه ندهید، تصمیمتان را بگیرید و کاری که باید انجام شود را انجام دهید. ۳- انجام همزمان چند کار برخی از خانمها ادعا میکنند که بهتر از مردان میتوانند چند کار را همزمان انجام دهند، اما حقیقت این است که هیچکدام از ما برای انجام چند کار بصورت همزمان طراحی نشدهایم. درست است که با انجام ۳ کار بصورت همزمان ممکن است فکر کنید که بهتر کار میکنید، اما شما در واقع هیچکدام از آن کارها را کامل و بدون نقص انجام نمیدهید. شما فقط آنها را تمام میکنید اما کیفیت کارتان بالا نخواهد بود. علاوه بر آن، انجام همزمان چند کار میتواند باعث ایجاد استرس شود. با ساده کردن کارها و تمرکز بر انجام یک کار در لحظه، زندگی را برای خودتان لذتبخشتر کنید. ۴- تلاش برای رسیدن به کمال در یک جهان ایدهآل، ما همه دوست داریم که عالی باشیم و دوست داریم که کارها را بدون کوچکترین عیب و نقصی به پایان برسانیم. اما موضوع این است که بی عیب و نقصی همیشه امکان پذیر نیست. اینکه تشنهٔ کمال باشید فقط شما را تحت فشار گذاشته و باعث ایجاد استرس در شما میشود. علاوه بر آن، کمالگرایان هیچوقت راضی نیستند و همیشه یک اشکالی پیدا میکنند که این مسئله میتواند موجب کارکردن بیش از حد و تلاش خارج از توان شده و درنهایت زندگی شخصیتان را از بین ببرد. توجه به جزئیات مهم است، اما شما هم باید کمی استانداردهای خود را پایین بیاورید. تلاشتان را بکنید، اما اهداف دست نیافتنی و غیرواقعی برای خودتان تنظیم نکنید. همیشه سعی نکنید نامبر وان باشید و به جای آن تلاش کنید که کارتان را به خوبی به انجام برسانید. ۵- به تاخیر انداختن کارها همهٔ ما میدانیم که کار امروز را به فردا انداختن عادت بدی است؛ اما با این حال اغلب اوقات این کار را انجام میدهیم. اما اگر میخواهید از زندگیتان لذت ببرید باید این عادت را ترک کنید. شما باید یقهٔ خودتان را بگیرید و کمی نظم به کارهایتان بدهید. شما باید دست به عمل بزنید، تغییر ایجاد کنید و برای خواستههایتان تلاش کنید. اینکه کاری را به زمانی بعد موکول کنید، فقط آن کار را سختتر و ترسناکتر میکند. مثل یک سایهٔ شوم روی زندگیتان میافتد و شما همش نگران انجام دادن آن خواهید بود. اگر میخواهید احساس بهتری داشته باشید، کار امروز را همین امروز انجام دهید. ۶- اجتناب از تغییرات مطمئنا تغییرات میتوانند گاهی ترسناک باشند. چراکه تغییرات یعنی ما باید منطقهٔ امن خود را ترک کنیم و شاید در این بین لازم باشد کارمان را عوض کنیم، سبک زندگیمان را عوض کنیم و یا حتی محل زندگیمان را عوض کنیم. مقاومت در برابر تغییرات میتواند همان چیزی باشد که مانع لذت بردن از زندگی شما میشود. دوستانتان در زندگیشان تغییر ایجاد میکنند، به کشورهای جدید میروند، کارهای جدید را امتحان میکنند، وارد روابط جدید میشوند و تنها کاری که از دست شما بر میآید این است که حسادت کرده و آرزو کنید که از کاش شما هم شجاعت آنها را داشتید. شاید ایجاد تغییرات در زندگی در ابتدا کمی دردناک باشند، اما اصلا چیز ترسناکی نیست. تغییرات به رشد ما کمک میکنند و برای دستیابی به شادی و سعادت ضروری هستند. ۷- گوش دادن به افکار منفی انسانها به تعامل با یکدیگر احتیاج دارند. ما میتوانیم از دیگران چیزهای مفیدی یاد بگیریم. دیگران میتوانند از لحاظ احساسی روی ما تاثیربگذارند و حتی عاشق آنها شویم. اما اینکه خودتان را با افکار منفی محصور کنید عادت بدی است که باید آن را کنار بگذارید. شاید این موضوع را حس نکنید اما ما به شدت تحت تاثیر افرادی هستیم که با آنها وقت میگذرانیم. اگر دوستانتان منفی گرا و بدبین هستند، مطمئن باشید که روی شما هم تاثیر خواهند گذاشت. ۸- غرق شدن در گذشته همهٔ ما خاطراتی داریم که خیلی زیبا هستند. فکر کردن به این خاطرات وقتی حال بدی داریم میتواند حس و حال ما را عوض کند و لبخند بر چهرهمان بیاورد. اما ما خاطرات بدی هم داریم و زنده کردن آن خاطرات فقط ذهنتان را از لحظهٔ حال دور میکند. صرف کردن زمان زیادی در گذشته به شما کمک نمیکند که به جلو حرکت کنید و حتی باعث میشود بهره وریتان افت کند. برای اینکه قویتر، سالمتر و شادتر باشید، باید به کل خاطرات بد را کنار بگذارید. ۹- مقایسه کردن خودتان با دیگران یکی از معایب شبکههای اجتماعی این است که وقتی وارد میشویم با کسانی که از ما زبیاترند یا عملکرد بهتری دارند رو به رو میشویم و این میشود که ما به طرز ناعادلانهای خودمان را به آنها مقایسه میکنیم و مدام فکر میکنیم که چرا ما به خوبی آنها نیستیم. این مسئله باعث میشود که ما از زندگیمان لذت نبریم و حتی میتواند ما را مریض کند. بجای اینکه ماشینتان را، شغلتان را و خانهتان را با دیگران مقایسه کنید، بر تواناییهایتان تمرکز کنید، با دیگران مهربان باشید، شکرگذار چیزهایی که دارید باشید و این را بدانید که خیلی افراد دیگر هم هستند که دارند خودشان را با شما مقایسه میکنند و درواقع در چشم آنها شما برنده هستید! منبع: دیجی رو
-
- عادت های بد
- مهارت زندگی
-
(و 9 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلامت روان چیزی بیش از یک تشخیص است؛ درواقع سلامت روانی کلی شما، نحوهٔ احساسات شما دربارهٔ خودتان و دیگران و همینطور تواناییتان در مدیریت احساسات و رویایی با مشکلات و سختیهای روزانه را در بر میگیرد. برای بهبود سلامت روان حتما به پزشک و روان شناس نیاز نیست، چراکه با انجام یک سری کارهای ساده شما به راحتی میتوانید تاثیر مثبتی بر سلامت روانتان بگذارید. انجام این کارها میتوانند مود و خلق و خوی شما را بهبود ببخشند، در شما انعطاف پذیری و مقاومت ایجاد کنند و همینطور باعث شوند که لذت بیشتری از زندگی ببرید. پس در ادامه با دیجی رو همراه باشید تا ما ۹ راهکار ساده برای بهبود سلامت روان در اختیار شما بگذاریم. ۱.حرف مثبتی به خودتان بزنید تحقیقات نشان میدهند که طرز فکرتان راجع به خودتان تاثیر زیادی بر احساس و حالتان دارد. وقتی ما درک منفیای از خودمان و زندگیمان داشته باشیم، تجربیاتی خواهیم کرد که این موضوع را تایید میکنند. برای این کار از کلمات و جملات مثبت استفاده کنید که ارزش و قدرت شما را به شما نشان دهند. مثلا به جای « من یه بازندم، کار پیدا نمیکنم چون توی مصاحبه خراب کاری کردم» این جمله را بگویید« من اونطوری که باید و شاید توی مصاحبه عمل نکردم اما این به این معنی نیست که کار پیدا نمیکنم». ۲. چیزهایی که قدردان آنها هستید را یادداشت کنید قدردانی به طور واضح با بهبود سلامت روان و شادی در ارتباط است. بهترین متد برای ایجاد این حس در خودتان این است که یک لیست از چیزهایی که قدردان داشتن آنها هستید تهیه کنید. ۳. در لحظه فقط روی یک چیز تمرکز کنید اینکه در لحظهٔ حال حضور ذهن داشته باشم به ما اجازه میدهد که از احساسات منفی و آزاردهندهٔ مربوط به گذشته رهایی پیدا کنیم. این کار را با تمرکز کردن روی فعالیتهای روتین روزانه مثل دوش گرفتن، ناهار خوردن یا قدم زدن تا خانه شروع کنید. به چیزهایی که با حواس ۵ گانهتان در ارتباطند بیشتر اهمیت بدهید؛ مثل بوها، صداها و مزه ها. وقتی ذهنتان از تمرکز روی کاری که میکنید خارج شد و برای خودش گشت میزد سعی کنید آن را دوباره متمرکز کنید. ۴. ورزش کنید قبل و بعد از ورزش کردن ذهنتان اندروفین که هورمون از بین برندهٔ استرس و بهبود خلق و و است ترشح میکند و به همین دلیل است که ورزش یک پادزهر قوی برای استرس، اضطراب و افسردگی است. به دنبال راههایی بگردید که بتوانید اندکی فعالیت فیزیکی به روزتان اضافه کنید؛ مثلا بجای آسانسور از پلهها بالابروید یا کمی پیاده روی کنید. برای اینکه بیشترین نتیجه را بگیرید سعی کنید روزانه ۳۰ دقیقه ورزش کنیدو سعی کنید این ۳۰ دقیقه ورزش را خارج از منزل انجام دهید. قرارگرفتن در معرض نور خورشید به بدنتان کمک میکند که ویتامین D تولید کند و سطح سروتونین بدنتان را بالا ببرد. به علاوه، سپری کردن زمان در در طبعیت باعث کاهش استرس میشود. ۵. غذای خوب بخورید وقتی غذایی میخورید این غذا توسط کل بدنتان از جمله مغزتان مصرف میشود. کربوهیدارتها ( در مقادیر متوسط) باعث افزایش سروتونین میشوند. سروتونین مادهٔ شیمیاییای است که تاثیر آرامبخشی بر روی ذهنتان دارد. غذهای غنی از پروتئین نوراپی نفرین، دوپامین وتیروزین را افزایش میدهند که اینها هم به نوبهٔ خود باعث هشیار بودن شمامیشوند. سبزیجات و میوهها هم حاوی مواد مغذیای هستند که بر تک تک سلولهای شما، از جمله آنهایی که مسول تنظیم مواد شیمیایی ترشخ شده از مغز برای تعیین خلق و خو هستند، تاثیر میگذارند. ۶. با کسی صحبت کنید اینکه از دیگران بشنوید که با ارزش هستید در مثبت اندیشی شما بسیار مهم است. وقتی با صحبت کردن و درد و دل بتوانید جنبههای مثبت زندگی دیگران را پیدا کنید، میتوانید جنبههای مثبت زندگی خودتان را هم پیدا کنید. ۷. کاری برای دیگران انجام دهید تحقیقات نشان میدهند که کمک کردن به دیگرات تاثیر مثبتی بر احساس شما درمورد خودتان دارد. مهربان و یاری رسان بودن راهی عالی برای ایجاد عزت نفس در خودتان است. ۸. استراحت کنید لحظاتی که همه چیز خیلی سخت و درهم برهم به نظر میآید، قدمی به عقب بردارید و هیچ کاری که استرس شما رازیاد کند انجام ندهید تا زمانیکه احساس بهتری پیدا کنید. گاهی اوقت بهترین کار انجام تمرینات تنفسی ساده است. چشمهایتان را ببنیدید و ۱۰ نفس عمیق بکشید. در هر نفسی که میکشید تا ۴ بشمارید و عمل دم را انجام دهید، سپس در حالیکه تا ۴ میشمارید نفستان را نگه دارید و بعد از آن دوباره با ۴ شماره نفستان را بیرون دهید. این کار خیلی سریع معجزه میکند. ۹. سر وقت بخوابید تحقیقات زیادی نشان دادهاند که اختلالات خوابی تاثیر منفی چشمگیری بر خلق و خوی شما دارند. سعی کنید هر روز سر ساعت مشخصی به خواب بروید و برای داشتن خوابی بهتر عادتهای درستی را در پیش بگیرید. مثلا یک ساعت قبل از خواب از موبایل و کامپیوتر استفاده نکنید، از تخت خوابتان فقط برای خواب یا فعالیتهای ریلکس کننده استفاده کنید و در روز استفاده از نوشیدنیهای کافئین دار را محدود کنید. منبع: دیجی رو نویسنده: نهال سهیلی فر
-
- ذهن
- اعتماد به نفس
-
(و 9 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
شادی یک وضعیت ذهنی است. افرادی که واقعاً شاد و خوشبخت هستند حتی در منفیترین زمانهای زندگیشان ذهنیت مثبت خود را حفظ میکنند. این افراد خوشبین، با اخلاقیات بسیار قوی و صداقت و راستی بالا هستند. آنها نسبت به همه مهربان، دوستداشتنی، باملاحظه و بامحبت هستند. وقتی به آنها نگاه میکنید، متوجه میشوید که تا چه اندازه بااعتمادبهنفس، راضی و با آرامش هستند. چیزی که تا این اندازه آنها را مثبت نگه میدارد این است که به یک سری مسائل کوچکترین اهمیتی نمیدهند. ۱. آنها به داراییهای مادی اهمیتی نمیدهند. مطمئناً داشتن ماشینهای لوکس، خانههای بزرگ و یک حساب بانکی خوب عالی است. ولی این چیزها ضمانتی برای خوشبختی و موفقیت نیست. افراد واقعاً شاد دوست دارند بیشتر از منابع خود برای اضافه کردن ارزش به زندگی دیگران و داشتن یک زندگی آبرومندانه و راحت استفاده کنند. اگر پول به سراغشان بیاید، خوشحال میشوند ولی اگر نیاید باز هم شاد و راضی هستند. ۲. آنها اهمیتی به پس گرفتن بخششهای خود نمیدهند. همه یک تحسین یا پاداش غیرقابلانتظار را دوست دارند ولی بااینکه همه به شدت به دنبال تحسین و پاداش هستند. افراد واقعاً شاد بدون چشمداشت به دیگران خدمت میکنند. پاداش برای این افراد این است که میدانند به زندگی فردی دیگر ارزش اضافه کرده و آن را غنیتر کردهاند. ۳. آنها اهمیتی به برآورده کردن انتظارات جامعه نمیدهند. آدمها مداوماً تحت فشار برآوردن انتظارات جامعه هستند که معمولاً استرسآور است. آدمهایی که با آنها معاشرت میکنید، برایشان کار میکنید یا حتی با آنها ازدواج میکنید معمولاً دیکته شده از طرف انتظارات جامعه از شما هستند. افراد واقعاً شاد اهمیتی به برآوردن انتظارات و استانداردهای جامعه نمیدهند. آنها به درون خودشان نگاه میکنند و کاری که دلشان میگوید را انجام میدهند. با گوش دادن به غریزهشان و دنبال کردن راه قلبشان، میتوانند رضایت و شادی عمیقی برای خود ایجاد کنند. ۴. آنها اهمیتی به تعصبات آدمها نمیدهند. خیلیها قربانی تعصبات فرهنگی، اجتماعی و مذهبی هستند که به آن تعلق ندارند. افراد واقعاً شاد به هیچکدام از آنها اهمیت نمیدهند. آنها به همه آدمها یکسان و بدون تبعیض قائل شدن از نظر جنسیت، نژاد، مذهب، سن، تمایلات جنسی و وضعیت اقتصادی و اجتماعیشان نگاه میکنند. افراد واقعاً شاد شما را بخاطر آنچه که هستید و آنچه که تواناییاش را دارید قضاوت میکنند نه بخاطر رنگ پوستتان یا کشور محلتولدتان. ۵. آنها اهمیتی به تایید و ارزشگذاری دیگران نمیدهند. افراد شاد واقعاً اهمیتی نمیدهند که شما چه فکری درمورد آنها میکنید چون ارزش خودشان را میدانند. البته آنها به حرفهای دیگران گوش میکنند و نکات خوب آن را به کار میبندند ولی به دنبال تایید دیگران نیستند. آنها میدانند که اگر بخواهید برای تایید دیگران زندگی کنید، از تایید نکردنهایشان خواهید مرد. افراد واقعاً شاد کاری که باید انجام شود را انجام میدهند و هیچوقت اجازه نمیدهند افراد منفی آنها را دلسرد کنند. ۶. آنها اهمیتی به همیشه حق با آنها بودن نمیدهند. افراد واقعاً شاد اهمیتی نمیدهند که گاهی اشتباه کنند. بالاخره هیچکس نیست که همه چیز را بداند و همه پاسخها را داشته باشد. با پذیرفتن اشتباهتان است که میتوانید دریچههای یادگیری را به روی خودتان باز کنید. افراد واقعاً شاد گوش میکنند و ایدههای عاقلانهای که گاهی مخالف با عقیده خودشان است را به کار میبندند. این یادگیری آنها را تسهیل کرده و شادیشان را دوچندان میکند. ۷. آنها اهمیتی به محیطهای نامساعد نمیدهند. افراد واقعاً شاد اهمیتی به محیطهایی که درگیریهای مثبت برایشان ایجاد نمیکنند نمیدهند. آنها میدانند که چنین محیطهایی توام با استرس هستند و سطح شادیشان را پایین میآورند و حتی میتوانند برایشان مضر باشند. درعوض، این افراد از محیطهایی استقبال میکنند که توام با فعالیتهای مثبت و برایشان توام با لذت باشد مثل پارکها. ۸. آنها اهمیتی به مقایسههای اجتماعی نمیدهند. افراد واقعاً شاد خودشان را با دیگران مقایسه نمیکنند. البته سعی میکنند از تجربیات دیگران درس بگیرند و وقتی میبینند کسی کاری را به خوبی انجام میدهد از او یاد میگیرند تا بتوانند همان موفقیت را در زندگی خودشان داشته باشند ولی تمرکزشان همیشه بر پیشرفت خودشان و تحسین دیگران برای پیشرفتهایشان است. این باعث میشود که شادتر باشند و از حسادت، خشم و احساسات منفی برتری نسبت به دیگران دور بمانند. ۹. آنها اهمیتی به دخالت در کار دیگران نمیدهند. افراد واقعاً شاد به کار دیگران کاری ندارند. البته اگر از آنها کمک بخواهید، به کمکتان خواهند آمند و وقتی ببینند به طور مشخص راه اشتباه میروید هم مداخله میکنند ولی تمرکز اصلیشان بر اول آباد کردن خانه خودشان است بعد دیگران. ۱۰. آنها اهمیتی به غیبت کردن پشت سر دیگران نمیدهند. افراد واقعاً شاد اهمیتی به غیبت کردن و شایعهپراکنی نمیدهند. آنها از زندگی خودشان راضی هستند و هیچ میلی به درگیر کردن خودشان به اتفاقات زندگی دیگران ندارند. تنها افرادی غیبت میکنند که افرادی سطحی هستند و زندگی خودشان به اندازه کافی برایشان راضیکننده نیست. ۱۱. آنها اهمیتی به روابط مسموم نمیدهند. روابط مسموم نه تنها میتوانند همراه با آزار جسمی و توهین به شما هستند، بلکه شکایتها و غر زدنهای مداوم و تغییر رفتارهای مداوم را هم در بر میگیرند که باعث ناراحتی شما میشوند. افراد واقعاً شاد اهمیتی به هیچیک از انواع روابط مسموم نمیدهند زیرا این روابط فقط نتیجهای مسموم به دنبال خواهند داشت. افراد واقعاً شاد دور و برشان را با افراد مثبتی پر میکنند که میخواهند از زندگی نهایت استفاده را ببرند و میتوانند روابط سالمی ایجاد کنند که شادی بیشتر به دنبال خواهد داشت. ۱۲. آنها اهمیتی به کینهورزی نمیدهند. همه ما خیلی وقتها بخاطر حرف، عمل یا رفتار یک نفر ناراحت شدهایم. بااینکه کینه به دل گرفتن از این افراد بسیار ساده است، ولی افراد واقعاً شاد میدانند که این بهترین انتخاب پیش رویشان نیست. آنها میدانند که کینه به دل گرفتن راهی مطمئن برای مسموم کردن افکار و احتمالاً رفتارهایشان است. افراد واقعاً شاد میبخشند و زندگیشان را پیش میبرند. این یعنی خود را بالا کشیدن از آن موضوع و آزاد کردن خود. همانطور که کنفسیوس میگوید، «اشتباه کردن چیزی نیست، مگراینکه همچنان آن را به خاطر نگه دارید.» ۱۳. آنها اهمیتی به دروغگویی نمیدهند. ممکن است بگویید که همه بالاخره یک دروغ کوچک هم که شده میگویند. شاید اینطور باشد ولی بعضی افراد خیلی بیشتر از بقیه دروغ میگویند. افراد واقعاً شاد اهمیتی به این افراد و دروغهایشان نمیدهند. زندگیهایی که بر پایه دروغ و فریب بنا نهاده شده باشند، خیلی سریع ویران میشوند. افراد واقعاً شاد این واقعیت را درک میکنند و میدانند که خیلی بهتر است که حقیقت را بگویند. ۱۴. آنها اهمیتی به شکایت کردن نمیدهند. شکایت میوه یک زندگی بدون مرکزیت است. افراد واقعاً شاد به شکایت کردن اهمیتی نمیدهند چون از زندگیشان راضی هستند. آنها همچنین به افرادیکه مدام در حال غر زدن و ناله کردن هستند هم اهمیتی نمیدهند زیرا این افراد روحیه آنها را خراب میکنند. افراد واقعاً شاد قدردان و شکرگزار چیزهایی هستند که دارند و حتی اگر اوضاع بر وفق مرادشان پیش نرود، به آنچه که پیش میآید امیدوار هستند. ۱۵. آنها اهمیتی به انتقامجویی نمیدهند. و آخر اینکه، اگر واقعاً دلتان میخواهد زندگی شادی داشته باشید، نخواهید توانست برعلیه فردی دیگر به دنبال انتقامجویی باشید. افراد واقعاً شاد انتقام را به سرنوشت واگذار میکنند. آنها سعی میکنند با آن موضوع کنار بیایند و درعوض انتقام، تلاش میکنند تا آن انرژی منفی را به استفادهای مثبتتر و مفیدتر برسانند. یادتان باشد… زندگی همیشه بر وفق مراد پیش نمیرود. گاهی وقتها اوضاع آنطور که شما میخواهید نیست. زندگی این است و کاری از دست شما برنمیآید. ولی شادی حتی در این مواقع هم یکی از گزینههای انتخابی شماست. از همین امروز تصمیم بگیرید که شاد باشید! منبع: مردمان منبع مقاله : lifehack.org مترجم : زینب آرمند